این کتاب همانطور که از عنوان آن پیداست، در خصوص رنجهایی است که معلمان کشیدهاند. نویسنده در ابتدای کتاب بیان میدارد که بازنشستگان فرهنگی بیشترین خسران و ضرر را متحمل شدهاند؛ با این وجود بازهم با تمام توان در راه اعتلای وطن کوشیدهاند؛ ولی پاسخ دولتمردان به همۀ تلاشها، ایثارها و از خودگذشتگی این سرمایههای عظیم ملی و میهنی چه بوده است؟ حقوقهای یک یا دو میلیون تومانی، دیگر حتی خط فقر هم از این حقوق و دستمزدهای بازنشستگان شرمنده میشود؛ اما نمیدانم مسئولان هم غیرت خط فقر را دارند که از زجر و سختی معیشت بازنشستگان عرق شرم بر پیشانی آنان بنشیند. آیا مسئولانی که فرزندان آنها در آمریکا و اروپا تحصیل و زندگی میکنند، میدانند یک بازنشسته فرهنگی حتی توان پرداخت شهریههای دانشگاه فرزندان خود را ندارند؟ ای شرم بر آنانی که حق بازنشستگان را میخورند، ککشان هم از وضعیت اسفناک اقتصادی و معیشتی بازنشستگان نمیگزد. محرومیتهای چندسالۀ بازنشستگان صرفاً ابزار تبلیغاتی نمایندگان و مسئولانی شده است که جز سؤاستفاده از وعدههای غیرعملی، عایدی دیگری برای بازنشستگان نداشته است.
برچسب:
0 دیدگاه